Blockchain: The Introduction
and Its Application in Financial
Accountin
Ting Yu, Zhiwei Lin and Qingliang Tan
شرکت های پذیرفته شده در بورس با ارائه منظم صورت های مالی حسابرسی شده توسط حسابرسان مستقل تا حدی عدم تقارن اطلاعاتی بوجود آمده با استفاده کنندگان اطلاعات خارجی را کاهش می دهند. با این حال وجود مشکلات نمایندگی نقش فعال حسابداری مالی و حسابرسی مستقل را در حل عدم تقارن اطلاعاتی تضعیف می کند (هیلی و پالپو، ۲۰۰۱). به عنوان یک فناوری دفتر کل غیرمتمرکز )از این پس (DLT، فناوری بلاک چین دارای ویژگی های شفاف، ایمن، دائمی و تغییرناپذیر استAntonopoulos)، 2017؛ Narayanan، Bonneau، Felten، Miller، & Goldfeder، 2016( و دارای پتانسیل رشد است. اعتماد بین فعالان بازار یرماک (۲۰۱۷) پیامدهای بالقوه استفاده از فناوری بلاک چین در حاکمیت شرکتی را مورد بحث قرار می دهد. این مقاله عمدتاً تأثیرات احتمالی استفاده از فناوری بلاک چین را بر حسابداری مالی و تأثیرات بالقوه آن بر حسابرسان مستقل و حسابداران مالی مورد بحث قرار می دهد. این مقاله استدلال مینماید که استفاده از فناوری بلاک چین در حسابداری مالی به دلیل مشکلات ظرفیت پردازش داده محدود، محرمانه بودن اطلاعات و مشکلات نظارتی پیشرونده است. شرکت ها می توانند از بلاک چین به عنوان بستر برای افشای داوطلبانه اطلاعات مالی و غیرمالی در کوتاه مدت استفاده کنند. این یک اطلاع رسانی با کیفیت بالا است که شرکت ها را قادر می سازد مشکل اعتماد را با کاربران اطلاعات خارجی حل نمایند. در بلندمدت، فناوری زنجیره بلوکی و بلاک چین هوشمند، به عنوان یک فناوری دفتر کل غیرمتمرکز با ویژگیهای شفاف، ایمن، دائمی و تغییرناپذیر، در بسیاری از زمینهها مانند ارز دیجیتال، تامین مالی سهام و حاکمیت شرکتی به کار گرفته شده است. با این حال، فناوری بلاک چین در مرحله آزمایشی است و مشکلات متعددی از جمله ظرفیت پردازش داده محدود، محرمانه بودن اطلاعات و مشکلات نظارتی قابل حل دارد. این مطالعه کاربرد بالقوه فناوری بلاک چین در حسابداری مالی و تأثیرات احتمالی آن را روشن می کند. ما استدلال میکنیم که در کوتاهمدت، بلاکچین عمومی میتواند به عنوان بستری برای شرکتها جهت افشای داوطلبانه اطلاعات استفاده شود. در درازمدت، این برنامه می تواند به طور موثر خطاهای افشا ؛ مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعات را کاهش و کیفیت اطلاعات حسابداری را افزایش دهد. همچنین درباره تأثیرات احتمالی این برنامه بر حسابرسان مستقل و حسابداران مالی بحث میکنیم. قراردادهای هوشمند میتوانند به کاهش خطاها در افشای اطلاعات و مدیریت سود کمک کنند و به طور مؤثر قابلیت اطمینان، بهموقع بودن و مقایسه اطلاعات حسابداری را بهبود بخشند و بر این اساس، تقارن اطلاعات درگاه را کاهش دهند. با این حال، استفاده از بلاک چین در حسابداری مالی این تهدید بالقوه را دارد که شرکت ها برای به دست آوردن اعداد مورد نظر حسابداری، تراکنش هایی انجام دهندتا تمرکز حسابرسی خارجی مستقل را از کشف تحریفات عمده شرکت ها به تجزیه و تحلیل منطقی و صحت معاملات و رویدادهای تجاری تغییر یابد. در همین حال، وظیفه حسابداران مالی نیز از ثبت تراکنش ها و تهیه صورت های مالی به اطمینان از صحت اسناد منبع و معقول بودن قراردادهای هوشمند مورد استفاده در بلاک چین تغییر خواهد کرد. ما همچنین پیشنهاد میکنیم که استفاده از بلاکچین مجاز میتواند تا حدی مشکلات محرمانه بودن اطلاعات و مشکلات نظارتی را کاهش دهد، اما این راهحل مزایایی را که بلاک چین حسابداری به همراه دارد، تضعیف میکند.
بخش بعدی مکانیسم، ویژگی ها و کاربردهای فعلی فناوری بلاک چین را معرفی می کند.
بخش “کاربرد در حسابداری مالی” کاربرد بالقوه فناوری بلاک چین در حسابداری مالی را توصیف کرده و تهدیدات موجود در برنامه را معرفی می کند.
معرفی تکنولوژی بلاک چین
مکانیسم فناوری بلاک چین
بلاک چین یک دفتر کل الکترونیکی است که معاملات و اطلاعات را ثبت می کند (آنتونوپولوس، 2017؛ Narayananet al.، 2016). هر بلوک حاوی یک هدر بلوک و تراکنش ها و اطلاعات بلوک فعلی است.
هدر بلوک حاوی مقدار هش[1] بلوک قبلی، مهر زمانی و سایر اطلاعات، نانس[2] و مقدار هش درخت مرکل[3] و همچنین بر اساس تمام تراکنش ها و اطلاعات ثبت شده در بلوک فعلی است. مقدار هش بلوک قبلی موجود در بلوک فعلی توسط تابع هش محاسبه می شود. بلاک چین از بلوک های متوالی برای ثبت اطلاعات استفاده می کند و با مقادیر هش به یکدیگر متصل می شود. هنگامی که دستکاری در بلوک قبلی وجود داشته باشد، تمام مقادیر هش در بلوک های بعدی تغییر می کند. هر گره سعی میکند یک نانس پیدا کند که بتواند چند رقم اول مقدار هش بلوک فعلی را با آزمون و خطا صفر کند.
بلاک چین یک دفتر کل توزیع شده است که از مجموعه ای از گره ها، یعنی کپی هایی از دفتر کل تشکیل شده است. گره ها(Nodes) کامپیوترهایی هستند که به شبکه زنجیره بلوکی متصل هستند و مسئول اعتبارسنجی و انتقال اطلاعات در بلاک چین هستند. هر گره در شبکه بلاک چین یک کپی از دفتر کل دارد.
اگر اطلاعات یک گره در بلاک چین دستکاری شده باشد، مقدار هش نهایی این گره با گره هایی که اطلاعات آنها دستکاری نشده است متفاوت خواهد بود. این مکانیسم قابلیت ردیابی را تضمین می کند که دستکاری به سرعت کشف می شود. از طریق فناوری دفتر کل توزیع شده و زنجیره هش، بلاک چین تضمین می کند که اطلاعات شفاف، ایمن و تغییرناپذیر باشد.
فناوری بلاک چین موجود عمدتاً از مکانیسم اثبات کار[4] (PoW) برای کمک به استخراج بلوکهای جدید استفاده میکند.
PoW حق ساخت بلوکهای جدید و پاداشهای خاص را به اولین کاربری که nonce را محاسبه کرده است، اختصاص میدهد. به طور خاص، هر گره در بلاک چین برای حق ساخت یک بلوک جدید با شرکت در محاسبه یک نانس رقابت می کند. گرهی که برای اولین بار یک نانس را محاسبه می کند نه تنها حق استخراج را به دست می آورد بلکه مقداری پاداش نیز دریافت می کند. برای به دست آوردن پاداش متصل به هر بلوک، همه گره ها برای مشارکت در ساخت بلوک های جدید انگیزه دارند.
در این مسابقه، اولین گره ای که نونس را به دست می آورد، حق دارد اطلاعات جدید را در یک بلوک جدید ثبت کند و آن را به گره های دیگر ارسال کند. پس از تأیید صحت اطلاعات این بلوک، سایر گرهها این بلوک جدید را به کپی دفتر خود اضافه میکنند.
PoW به هر گره در بلاک چین اجازه می دهد تا حق استخراج را داشته باشد. با توجه به وجود دهها هزار گره، احتمال اینکه هر گرهای به درستی استخراج کند، کم است. اگر دو گره به طور همزمان نانس را پیدا کنند و دو بلوک جدید بسازند و آنها را به شبکه بلاک چین منتقل کنند، جایی که یک گره حاوی اطلاعات نادرست و دیگری حاوی اطلاعات معتبر است، در نهایت گره نادرست رها می شود.
زیرا به منظور حفظ شانس دریافت پاداش های نامحدود بعدی، گره های دیگر این انگیزه را دارند که پس از اعتبارسنجی این دو بلوک جدید، بلوک جدید حاوی اطلاعات معتبر را در کپی خود از دفتر کل کپی کنند.
از طریق این فرآیند، بلاک چین میتواند بدون اتکا به واسطههای متمرکز (مانند یک بانک یا صرافی) همه اطلاعات را به صورت باز و شفاف ثبت و تأیید کند و به صحت و تغییرناپذیری اطلاعات پی ببرد.
DLT در بیشتر موارد صحت اطلاعات را تضمین می کند، اما همچنان با خطری به نام «حمله 51 درصد» یا «حمله اکثریت» مواجه است و بر این اساس، خطر مدیریت داده ها و جعل وجود دارد. اگر بیش از 50 درصد از گرهها در شبکه بلاک چین تحت کنترل یک عامل واحد باشد، آنگاه عامل میتواند از گرههای تحت کنترل خود برای تأثیرگذاری بر اطلاعات جدیدی که باید در بلوکهای جدید ثبت شود، استفاده کند، در حالت ایدهآل، عامل میتواند اطلاعات بلاک چین ثبت شده را دستکاری کند. با این حال، “حمله 51٪” فقط از نظر تئوری امکان پذیر است زیرا هزینه واقعی سرمایه گذاری 51٪ از کل قدرت محاسباتی است. شبکه ممکن است بیشتر از مزایای حملات موفق باشد و در واقع، کنترل اکثریت قریب به اتفاق گره ها برای یک عامل بسیار دشوار است. بلاک چین را می توان بر اساس باز بودن به بلاک چین عمومی و مجاز تقسیم کرد.
در بلاک چین عمومی، همه می توانند بخوانند و بنویسند و حق استخراج بلاک های جدید به مکانیسم PoW بستگی دارد.
بلاک چین مجاز شامل زنجیره خصوصی و زنجیره کنسرسیوم است که فقط گره های مجاز می توانند بلاکها را بخوانند، بنویسند و بسازند. در زنجیره کنسرسیوم، به جای استفاده از مکانیسم PoW، این کنترلکننده مرکزی، اندازه سهام یا نتیجه رای گروه است که تعیین میکند چه کسی حق خواندن ویا نوشتن در بلاک چین را دارد. بنابراین، اصالت و تغییرناپذیری اطلاعات در بلاک چین تا حدودی تضعیف می شود، اما محرمانه بودن و کارایی بر این اساس افزایش می یابد.
ویژگی های فناوری بلاک چین
بلاک چین عمومی چهار مزیت دارد:
ابتدا، ماهیت توزیع شده بلاک چین، باز بودن و شفافیت اطلاعات را تضمین میکند، زیرا هر گره از بلاک چین یک کپی از دفتر کل دارد.
دوم، ذخیرهسازی توزیعشده تضمین میکند که حمله و تخریب همزمان برای همه گرهها دشوار است، که امنیت اطلاعات را تضمین میکند.
سوم، زنجیره هش اطمینان حاصل می کند که یک بار اطلاعات تاریخی دستکاری شده است، به سرعت پیدا می شود، بر این اساس، تقلب در داده ها تقریبا غیرممکن است.
چهارم، مکانیسم PoW هزینه جعل را افزایش می دهد و احتمال تقلب در یک بلوک جدید را کاهش میدهد، که صحت و قابلیت اطمینان اطلاعات را در زنجیره بلوکی تضمین می کند (Iansiti & Lakhani, 2017).
با این حال، فناوری بلاک چین محدودیت هایی نیز دارد.
اول، فناوری بلاک چین فعلی توانایی محدودی برای پردازش داده های عظیم دارد. به عنوان مثال، بلاک چین بیت کوین بلوک را حداکثر 1 مگابایت محدود می کند.
دوم، اگرچه ماهیت توزیع شده بلاک چین باز بودن و شفافیت اطلاعات را تضمین می کند، اما حفظ محرمانه بودن اطلاعات در بلاک چین را نیز دشوار میکند.
سوم، تنظیم بلاک چین سخت است زیرا گرهها در بلاک چین جهانی و ناشناس هستند، اگر برخی از گرهها تبانی کنند و اطلاعات نادرست را به بلوک اضافه کنند، تنظیمکنندهها نمیتوانند به موقع این عمل را مهار کنند و پس از آن مجازات سخت است.
کاربردهای فعلی فناوری بلاک چین
بیت کوین اولین و موفق ترین کاربرد فناوری بلاک چین است. این یک ارز دیجیتال است که در بلاک چین بیت کوین ذخیره و معامله می شود. توزیع و تجارت بیت کوین بر اساس پروتکلهای نرم افزار بیت کوین است و به هیچ واسطه مالی متمرکزی نیاز ندارد. در سال 2008، ساتوشی ناکاموتو برای اولین بار مفهوم بیت کوین را مطرح کرد.
در 3 ژانویه 2009، ناکاموتو اولین بلوک بلاک چین بیت کوین را بدست آورد[5] و 50 بیت کوین جایزه دریافت کرد. در 10 دسامبر 2017، حدود 498000 بلوک در آن وجود دارد. بلاک چین بیت کوین که 16.73 میلیون بیت کوین از آن استخراج شده است. ارزش کل بازار بیت کوین به 237.9 میلیارد دلار می رسد. در حال حاضر حدود 11800 گره بیت کوین در سراسر جهان وجود دارد که حدود 27 درصد آن در ایالات متحده است. بیت کوین یک ارز دیجیتال غیرمتمرکز بدون کنترل دولت است که تبدیل شدن به ارز قانونی را دشوار می کند. با این حال، از آنجایی که بیت کوین دارای ویژگی های شفاف، ایمن، عاری از تقلب و ناشناس است، از زمان ظهور توجه گسترده ای را به خود جلب کرده است. بدون فرآیند دست و پا گیر تأیید و تسویه تراکنش در بانک ها یا صرافی ها، بیت کوین از نظر کارایی نسبت به سیستم های بانکداری سنتی مزایایی دارد.
تامین مالی و تجارت
در حال حاضر، شرکتها میتوانند سهام را از طریق عرضه اولیه عمومی(IPO) برای سرمایهگذاران منتشر کنند، در حالی که سهام منتشر شده توسط یک IPO میتواند در بورس اوراق بهادار معامله شود.
معاملات بازار اولیه فرصت های تامین مالی را برای شرکت ها فراهم می کند و معاملات بازار ثانویه؛ نقدینگی را برای حقوق صاحبان سهام شرکتها فراهم میکند و همچنین می تواند اطلاعات مربوطه را به موقع منعکس کند. در اروپا، ایالات متحده، چین و غیره، شرکت ها باید قبل از انجام عرضه اولیه عمومی و معامله در بازار ثانویه ثبت شوند یا تأییدیه نظارتی دریافت کنند. این فرآیند شامل کارگزاران، وکلا، حسابرسان و غیره میباشد.
واسطهها مجموعهای از فعالیتهای تأیید و تسویه را انجام میدهند و کل فرآیند معمولاً ۱ تا ۳ روز طول خواهد میکشد. عرضه اولیه سکه (ICO) فرآیندی است که یک شرکت با استفاده از فناوری بلاک چین پول جمع آوری می کند. از دخالت بسیاری از واسطه ها و مبادلات متمرکز جلوگیری کرده و علاوه بر این، با توجه به ویژگی های فناوری بلاک چین، تمام معاملات سهام مبتنی بر بلاک چین شفاف و قابل اعتماد هستند. در ۳۰ آوریل ۲۰۱۶، سازمان غیرمتمرکز خودمختار (DAO) از بلاک چین اتریوم پول جمع آوری کرد.
در ۲۱ می ۲۰۱۶، DAO بیش از ۱۵۰ میلیون دلار جمع آوری کرد که بزرگترین ICO تا ۳۰ ژوئن ۲۰۱۷ است. اما به دلیل کمبود غربالگری و نظارت، خطرات تقلب در ICO زیاد است (Tirole, 2017). ) و چین در سال ۲۰۱۷؛ ICO را ممنوع کرده است.
رای سهامداران
شرکت در مجمع سهامداران وسیله مهمی برای سرمایه گذاران برای اعمال و حفظ حقوق خود است. با این حال، در حال حاضر، تمایل سهامداران اقلیت برای مشارکت و استفاده از حق رای خود از طریق مجمع سهامداران قوی نیست. دلیل اصلی این است که سرمایه گذاران هزینههای بالایی برای شرکت در مجمع سهامداران شرکت های بورسی به دلیل تضادهای طولانی مدت یا زمانی، دارند. علاوه بر این، انصاف و شفافیت رای گیری در مجامع سهامداران به خوبی تضمین نمی شود. مشکل دوم حتی در صورت استفاده از رای گیری آنلاین همچنان ادامه دارد.
استفاده از فناوری بلاک چین در رای گیری در مجمع سهامداران، هزینه مشارکت سرمایه گذاران در مجمع سهامداران را تا حدودی کاهش می دهد. علاوه بر این، سابقه رای گیری شفاف، قابل ردیابی و تغییر ناپذیر است. NASDAQ رأی گیری در جلسات سهامداران را با استفاده از فناوری بلاک چین در بورس اوراق بهادار تالین در استونی آزمایش کرده است (Nasdaq, 2017). در مجموع، برخی از کاربردهای فناوری بلاک چین در ارزهای دیجیتال، امور مالی شرکتی و حاکمیت شرکتی وجود دارد. ما استدلال می کنیم که پتانسیل زیادی در حسابداری مالی دارد.
کاربرد در حسابداری مالی
حسابداری و حسابرسی سنتی
حسابداری و حسابرسی به طور طبیعی مکانیسم های تکامل یافته برای تحقق اعتماد متقابل و حمایت از سرمایه گذار هستند. حسابداری مدرن از معاملات تجاری در قرن سیزدهم ایتالیا سرچشمه گرفت. به منظور بهبود دقت سوابق حسابداری، بازرگانان روش حسابداری دو ورودی را اختراع کردند، که پس از آن که لوکا پاچیولی آن را در کتاب ریاضیات خود که در سال ۱۴۹۴ در ونیز منتشر شد، به طور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفت (Waymire & Basu، ۲۰۰۸).
گسترش مستمر فعالیتهای بنگاهها به تدریج منجر به تقاضای تامین مالی خارجی شده است و بنگاهها انگیزههایی برای جلب اعتماد تامینکنندگان سرمایه برای کاهش هزینه سرمایه دارند. در همین حال، ارائه دهندگان سرمایه از جمله سرمایه گذاران و وام دهندگان نیز اطلاعاتی را برای پیگیری وضعیت مالی و عملکرد عملیاتی شرکت به منظور اطمینان از ایمنی سرمایه خودشان درخواست می کنند.
به منظور جلب اعتماد تامین کنندگان سرمایه، شرکتها انگیزه هایی برای ارائه اطلاعات مالی به تامین کنندگان سرمایه موجود و بالقوه دارند. خودی ها اطلاعات داخلی بیشتری در مورد عملیات تجاری نسبت به افراد خارجی دارند. وجود عدم تقارن اطلاعاتی فرصت هایی را برای شرکت ها فراهم می کند تا گزارش ها را دستکاری کنند. برای به دست آوردن سرمایه بیشتر یا خارج از منافع شخصی افراد داخلی، خودی ها انگیزههایی برای گمراه کردن ارائه دهندگان سرمایه خارجی در مورد موقعیت های مالی و عملکرد عملیاتی واحد تجاری دارند (واتس، ۱۹۷۷؛ واتس و زیمرمن، ۱۹۸۳).
به منظور اطمینان از صحت صورتهای مالی و افشا، سیستم حسابرسی خارجی مستقل پدید آمد (واتز و زیمرمن، ۱۹۸۳). حسابرسان از طریق اجرای رویه های حسابرسی می توانند تقلب و اشتباه در صورت های مالی را کشف کرده و بر این اساس رفتارهای فرصت طلبانه افراد خودی را تا حدودی کاهش دهند. بنابراین، سیستم حسابرسی خارجی می تواند تا حدی عدم تقارن اطلاعاتی بین افراد داخلی شرکت و کاربران اطلاعات خارجی را کاهش دهد و ارزش شرکت را افزایش دهد (جنسن و مکلینگ، ۱۹۷۶؛ واتس و زیمرمن، ۱۹۸۳).
با این حال، رسوایی های حسابداری انرون و ورلدکام نشان داده است که حسابرسان خارجی به درستی مستقل عمل نکردهاند یا نمی توانند تقلب و اشتباهات را در صورت های مالی شرکتها به طور کامل کشف کنند. نظارت و محدودیت آنها بر افراد داخلی شرکتها به شدت مؤثر نیست. به جز برای حسابرسان که در کاهش ریسک کشف به خوبی شکست میخورند، ریسک های ذاتی و کنترلی شرکت حسابرسی شده نیز از عوامل مهم ریسکهای حسابرسی هستند. به عبارت دیگر، حسابرسی به عنوان یک مکانیسم نظارتی شخص ثالث، تنها میتواند تقلب و اشتباه در افشای شرکت ها را کاهش دهد نه همه را از بین ببرد.
به طور خلاصه، ظهور و توسعه حسابداری مالی و حسابرسی مستقل برای حل مشکل عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت ها و استفاده کنندگان اطلاعات خارجی است. با این حال، به دلیل تضاد منافع بین خودی و خارجی، نامشخص بودن حسابداری و حسابرسی و عدم استقلال حسابرسی، حسابداری مالی و حسابرسی خارجی نمی تواند مشکل عدم تقارن اطلاعاتی بین خودی و استفاده کنندگان اطلاعات خارجی را به طور کامل حل کند.
طرح آزمایشی برای کاربرد بلاک چین در حسابداری مالی
شرکت های پذیرفته شده در بورس باید صورت های مالی شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان نقدی، صورت تغییرات حقوق صاحبان سهام و یادداشت ها را به طور منظم تحت سیستم نظارتی فعلی به بازار افشا کنند. به خاطر به حداکثر رساندن منافع خودی، مدیریت ممکن است استفاده کنندگان اطلاعات را با دستکاری اقلام تعهدی، ساختن معاملات و افشای اطلاعات نادرست گمراه کند (هیلی و پالپو، ۲۰۰۱؛ لی، ۲۰۰۵).
پس از حسابرسی؛ قابلیت اتکای صورت های مالی افشا شده و یادداشت های عمومی تا حدودی تضمین میشود. با این حال، کاربران اطلاعات بیرونی قادر به مشاهده معاملات و فرآیند حسابداری واقعی یک شرکت نیستند. با نگاهی ساده به صورتهای مالی نهایی، آنها نمیتوانند به درک کامل، دقیق و به موقع از وضعیت مالی شرکت، عملکرد عملیاتی و وضعیت جریان نقدی دست یابند.
بلاک چین اطلاعات را به صورت غیرمتمرکز ثبت و تایید می کند و کل فرآیند نیازی به واسطه های معتبر ندارد و فناوری بلاکچین تضمین می کند که اطلاعات از طریق فناوری دفتر کل توزیع شده، زنجیره هش و مکانیسم PoW شفاف، ایمن، بدون دستکاری و قابل اعتماد باشد. .
در نتیجه، فناوری بلاک چین پتانسیل بالایی برای افزایش اعتماد بین شرکتکنندگان در بازار دارد (The Economist, 2015؛ Yermack, 2017) و ما استدلال میکنیم که استفاده از فناوری بلاک چین در حسابداری مالی این پتانسیل را دارد که فرآیند حسابداری شرکتها و بهبود کیفیت اطلاعات گزارشدهی خارجی و کاهش موثر عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکتها و سرمایهگذاران خارجی را شفاف کند.
طرح آزمایشی برای بلاک چین حسابداری
کاربرد فناوری بلاک چین در حسابداری مالی شامل دو جنبه است. شرکت های پذیرفته شده در بورس[6] اطلاعات حسابداری را در بلاک چین افشاء میکنند. شرکتها اسناد منبع معاملات و رویدادها را ثبت[7] کرده و هزینههای صورتحساب و همچنین سیاستها و روشهای حسابداری که در قراردادهای هوشمند گنجانده شدهاند را به زنجیره بلوکی حسابداری پیوست میکنند. پس از تنظیم قرارداد هوشمند، اگر شرکت به طور اختیاری آن را تغییر دهد، تمام تغییرات در بلاک چین ثبت میشوند و قابل ردیابی خواهند بود.
از سوی دیگر، ذینفعان مختلف، به عنوان گرههای بلاک چین، در کاوش[8] رقابتی شرکت میکنند و به سرعت اطلاعات ارسال شده توسط شرکت را در یک بلوک جدید ثبت و تایید نموده سپس آن را به شبکه بلاک چین منتقل میکنند. سرمایهگذاران نهادی با مزیتهای فنی و مالی به احتمال زیاد به گرههای بلاک چین تبدیل میشوند، زیرا به جز پاداشهای استخراج برای بلوکهای ساختمانی، آنها همچنین با مزیت اطلاعاتی با اولین دسترسی به اطلاعات شرکت انگیزه دارند.
علاوه بر این، واسطه هایی مانند حسابرسان و وکلا نیز احتمالاً به گره هایی در بلاک چین تبدیل می شوند.
حسابرسان می توانند اسناد منبع و قراردادهای هوشمند ارسال شده توسط شرکت را بررسی کرده و نظر حسابرسی خود را در مورد بلاک چین صادر کنند. در نهایت، قانونگذاران[9] و بورسی ها نیز به گره های مهمی در زنجیره بلوک حسابداری تبدیل خواهند شد تا نقش نظارتی خود را بهتر ایفا کنند.
بلاک چین در حسابداری مالی و تأثیر آن
کاربرد بلندمدت بلاک چین در حسابداری مالی اگرچه شرکتها ملزم به استفاده از روشهای حسابداری مشخصشده توسط استانداردهای حسابداری برای ثبت، ارائه و افشا در حسابداری سنتی هستند، اما همچنان نسبت به روشهای حسابداری مانند رویههای حسابداری استفادهشده و برآوردها و قضاوتهای حسابداری اختیاراتی دارند. شرکت های پذیرفته شده در بورس فقط صورت های مالی منظم را به بازار ارائه می کنند، اما رویه های حسابداری برای تهیه گزارش ها را عمومی نمیکنند. اگرچه این ترتیبات سازمانی می تواند از اطلاعات اختصاصی شرکت ها محافظت کند، اما یک سری پیامدهای منفی وجود دارد.
اول، خطر دستکاری و آسیب رساندن به معاملات وجود دارد، چه شرکت از دفتر کل کاغذی یا الکترونیکی استفاده کند.
دوم، مدیران یا سهامداران کنترل کننده شرکت های پذیرفته شده در بورس ممکن است دستکاری یا معاملاتی را برای به حداکثر رساندن منافع شخصی انجام دهند. از آنجایی که فرآیند حسابداری غیرشفاف است، برای کاربران اطلاعات بیرونی یافتن مشکلات بسیار دشوار است (هیلی و والن، ۱۹۹۹).
در نهایت، حتی اگر حسابرسی خارجی وجود داشته باشد، حسابرسان ممکن است نتوانند تمام تقلب ها و اشتباهات شرکت را کشف کنند، یا ممکن است استقلالی برای اطلاع رسانی به بازار از مشکلات کشف شده نداشته باشند.
ظهور فناوری بلاک چین ایدههای جدیدی را برای حسابداری مالی ارائه میکند و تأثیر فوقالعادهای بر شناسایی، اندازهگیری، ارائه و افشا در حسابداری مالی خواهد داشت که میتواند خطاها در افشا و مدیریت سود را کاهش دهد، بنابراین کیفیت اطلاعات را تا حد زیادی بهبود میبخشد.
ابتدا، شرکت ها می توانند اسناد منبع را به بلاک چین عمومی ارسال کنند و بلاک چین عمومی به طور خودکار دفاتر حسابداری ایجاد کرده و صورت های مالی از طریق قراردادهای هوشمند براساس استانداردهای حسابداری و مفروضات مورد استفاده شرکت ها منعکس خواهد شد که به طور دائم ثبت می شود. این فرآیند اساساً اندازه گیری، ارائه و افشا در حسابداری مالی را تغییر می دهد.
دوم، استفاده از فناوری بلاک چین در حسابداری مالی می تواند ریسک عملیاتی و خطاهای اندازه گیری را کاهش دهد زیرا صورت های مالی به طور خودکار توسط قراردادهای هوشمند تولید می شوند. علاوه بر این، ارائه به موقع اطلاعات حسابداری تا حدی فاصله زمانی بین تولید اطلاعات حسابداری و گزارش را کاهش میدهد. شفافیت و قابلیت ردیابی بلاک چین احتمال تقلب را کاهش و هزینه های جعل را تا حد زیادی افزایش می دهد. با فرصت های کمتر و هزینه های بیشتر، مدیریت سود کاهش می یابد.
سوم، استفاده از بلاک چین در حسابداری مالی به این معنی است که هزاران نسخه پشتیبان پس از ارسال آن بر روی بلاک چین عمومی و همه تراکنشها برای همه اعضای شبکه قابل مشاهده خواهد بود (Yermack, ۲۰۱۷). این فرآیند حسابداری و گزارشدهی را شفافتر و قابل ردیابیتر میکند، زیرا آنها توسط همه تأیید و نظارت میشوند. گره ها در زنجیره بلوک حسابداری، که قابلیت اطمینان اطلاعات حسابداری را افزایش میدهد. علاوه بر این، با استفاده از فناوری بلاک چین، صورتهای مالی را میتوان به موقع[10] تهیه کرد، در حالی که گزارشهای مالی سنتی به صورت سالانه است.
و به طور اساسی تر، کاربران اطلاعات خارجی حتی می توانند تراکنشهای شرکت ها را در هر زمان به تنهایی در صورتهای مالی انباشت کنند[11] (Yermack, 2017). علاوه بر این، قابلیت ردیابی سیاستها و مفروضات حسابداری در قراردادهای هوشمند، انتخابها و قضاوتهای حسابداری را شفافتر میکند و بهطور متناظر قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری را افزایش میدهد. در مجموع، ظهور فناوری بلاک چین تأثیر فوقالعادهای بر اندازهگیری، ارائه و افشا در حسابداری مالی خواهد داشت که خطاها در افشا و مدیریت سود را کاهش میدهد، تا حد زیادی ویژگیهای کیفی اطلاعات را بهبود میبخشد و مشکل عدم تقارن اطلاعات را کاهش میدهد. کاربرد کوتاه مدت بلاک چین در حسابداری مالی با این حال، بر اساس تجزیه و تحلیل در بخش “معرفی فناوری بلاک چین”، فناوری بلاک چین در مرحله آزمایشی است، مشکلات ظرفیت پردازش داده محدود، محرمانه بودن اطلاعات و مشکلات نظارتی وجود دارد.
اولاً، اطلاعات حسابداری شرکتها بسیار زیاد است، که فناوری بلاک چین فعلی نمیتواند به خوبی از پس آن برآید. و هزینه های قابل توجهی را برای شرکت هایی که می خواهند از این فناوری استفاده کنند ایجاد میکند زیرا هزینه های صورتحساب بسیار زیاد خواهد بود.
دوم، به دلیل ویژگیهای شفافیت و ماندگاری، اطلاعات میتوانند توسط هر کسی در هر مکانی دانلود و مشاهده شوند، که این امر باعث افزایش هزینههای اختصاصی شرکتهای دارای اطلاعات اختصاصی میشود.
اگر افشای اطلاعات اسرار تجاری ارائهدهنده اطلاعات را فاش کند، هزینههای اختصاصی را متحمل میشود که بر عملکرد شرکتها تأثیر منفی خواهد گذاشت. در نتیجه، شرکت هایی با هزینه های اختصاصی فوق العاده بالا ممکن است انگیزه ای برای استفاده از بلاک چین برای افشای اطلاعات نداشته باشند. در نهایت، با تنوع و ناشناس بودن گرهها و وجود «حمله ۵۱ درصد»، دشواری تنظیم افزایش مییابد.
از آنجایی که افشای اطلاعات شرکتی در تاثیرگذاری بر قیمت سهام مهم است، این احتمال وجود دارد که برخی از گرهها اطلاعات نادرستی را روی بلاک چین اضافه کنند تا قیمت سهام را دستکاری کنند و یکباره سود به دست آورند. این مشکل در صورتی تشدید میشود که گرههایی که تبانی میکنند بتوانند بیش از ۵۰ درصد قدرت محاسباتی را اداره کنند. بنابراین، در کوتاه مدت، انجام حسابداری و گزارش دهی از طریق بلاک چین برای همه شرکت ها واقع بینانه نیست. با این حال، تا زمانی که فناوری به اندازه کافی بالغ باشد، اولین مشکل قابل حل است و اگر شرکتها هزینههای اختصاصی افشای اطلاعات خاص را پیشبینی کنند، پس از متعادل کردن هزینهها و منافع، مقدار مناسبی از اطلاعات محرمانه را برای افشای روی بلاک چین انتخاب میکنند و پس از حل این دو مشکل، بسیاری از شرکتها انگیزه استفاده از بلاک چین را به عنوان یک پلتفرم افشای داوطلبانه مهم در کوتاهمدت خواهند داشت، زیرا جریان اطلاعات میتواند عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش دهد و هزینه سرمایه را برای شرکتها کاهش دهد (شرف، سان، وایت، و ژانگ، ۲۰۱۳).
همانطور که در بالا ذکر شد، ویژگیهای فنی بلاک چین باعث میشود اطلاعات افشا شده بسیار شفاف، قابل ردیابی و غیرقابل دستکاری باشد. برای شرکتهایی که میخواهند عدم تقارن اطلاعاتی با سرمایهگذاران را کاهش دهند، افشای داوطلبانه از طریق بلاک چین راه بسیار جذابی است. در کوتاه مدت، شرکتها ممکن است برخی از اطلاعات ارزشمند اما نه اجباری را از طریق بلاک چین افشا کنند، مانند پیش بینی درآمد و گزارش های مسئولیت اجتماعی شرکت. چنین خودافشایی به سرمایه گذاران کمک می کند تا کسب و کار را بهتر درک کنند و تصمیمات آگاهانه تری بگیرند. علاوه بر این، حتی افشای اطلاعات افشا شده عمومی از طریق بلاک چین نیز اثرات مثبت بسیاری دارد. از یک سو، اطلاعات تاریخی دارای ارزش بازخوردی است.
از سوی دیگر، افشای اطلاعات در دسترس عموم از طریق کانالهای رسمی میتواند بر تصمیمگیری سرمایهگذار تأثیر بگذارد (کریستنسن، اریک، لیزا، و مارک، 2017؛ فیدیک و هادسون، 2017).
انتقال کوتاه مدت به بلندمدت در درازمدت، زمانی که شرکتها و سرمایهگذاران تشخیص میدهند که افشای داوطلبانه در بلاک چین یک مکانیسم علامتدهی با کیفیت برای کاهش هزینه اعتماد است، شرکتهای بیشتری پس از متعادل کردن مزایا و هزینهها، افشای داوطلبانه در بلاک چین را انتخاب میکنند و با افشای اطلاعات بیشتر در مورد بلاک چین، مقایسه اطلاعات به مشکل تبدیل خواهد شد. قانونگذاران ممکن است نیاز به استانداردسازی اطلاعات برای بهبود قابلیت مقایسه اطلاعات داشته باشند. با پیشبینی اینکه فناوری بلاک چین میتواند اعتبار، دقت و قابلیت مقایسه اطلاعات افشا را افزایش دهد و مدیریت درآمد شرکتها را کاهش دهد، قانونگذاران حتی ممکن است از بلاک چین بهعنوان پلتفرم اصلی برای افشای اجباری استفاده کنند. محتوای افشای اجباری اسناد مبدأ معاملات و رویدادها و همچنین سیاستها و روشهای حسابداری گنجانده شده در قراردادهای هوشمند خواهد بود.
این نوع اطلاعات باید بر اساس زمان واقعی افشا شود. سایر اطلاعات غیرمحرمانه مانند پیشبینی درآمد، گزارشهای مسئولیت اجتماعی شرکتها و بررسیهای تجاری، که محتویات رایجی هستند که شرکتها میخواهند داوطلبانه در کوتاهمدت افشا کنند، نیز باید در بلاک چین افشا شوند. با این حال، فراوانی افشا بستگی به صلاحدید شرکت ها خواهد داشت. اگر شرکتها بخواهند تأثیر خوبی در بازار بگذارند، انگیزهای برای افشای اطلاعات غیرمحرمانه به موقع خواهند داشت. به طور خلاصه، در مقایسه با روشهای گزارشدهی مالی سنتی، استفاده از فناوری بلاک چین در حسابداری مالی دارای مزایای شفافیت بالا، قابلیت ردیابی، بهموقع بودن و عدم دستکاری است. علاوه بر این، قراردادهای هوشمند می توانند اتوماسیون تولید صورتهای مالی را محقق کنند که نه تنها می تواند هزینه حسابداری مالی را تا حد زیادی کاهش دهد، بلکه به موقع بودن، قابلیت اطمینان و مقایسه اطلاعات را نیز بهبود می بخشد. علاوه بر این، همچنین میتواند خطاهای افشا و مدیریت سود را کاهش داده تا صورتهای مالی بتواند موقعیت مالی و عملکرد عملیاتی شرکت را به طور واقعی و دقیق منعکس کند. به همین ترتیب، مشکل عدم تقارن اطلاعات را می توان کاهش داد. با این حال، با توجه به کاستی های موجود در فناوری بلاک چین، مزایای فوق زمان می برد تا به واقعیت تبدیل شوند. با بلوغ فناوری بلاک چین، حسابداری و گزارشگری مالی از طریق بلاک چین به گزینه ای مناسب و جذاب در دراز مدت تبدیل خواهد شد.
اثرات و تهدیدات بالقوه برنامه
در بلندمدت، پذیرش فناوری بلاک چین در حسابداری مالی دو اثر اصلی دارد. از یک طرف، داده های خام ارسال شده در بلاک چین دارای ویژگی ضد دستکاری هستند. از سوی دیگر، قراردادهای هوشمند امکان اتوماسیون حسابداری و گزارشگری را فراهم کرده تا به ردیابی فعالیتهای تجاری کمک کند. این تغییرات دشواری شرکتها را برای دستکاری دادههای حسابداری افزایش میدهد، اما به این معنا نیست که استفاده از بلاک چین در حسابداری مالی میتواند تقلب را از بین ببرد، زیرا تا زمانی که مزایای بالقوه به اندازه کافی بزرگ باشد، همچنان انگیزههایی برای شرکتها برای تقلب با جعل داده های منبع وجود دارد.
در نتیجه، یکی از تهدیدات بالقوه پذیرش بلاک چین در حسابداری مالی این است که شرکت ها ممکن است برای به دست آوردن اعداد حسابداری مورد نظر، تراکنش هایی انجام دهند. در مورد حسابرسی، این تغییر به این معنی است که ریسک کنترل در ریسک حسابرسی کاهش می یابد در حالی که ممکن است ریسک ذاتی افزایش یابد. در چنین شرایطی، تمرکز اصلی حسابرسان از جلوگیری از تحریفات عمده در حسابداری به تجزیه و تحلیل معقولیت و صحت کسب و کار واحد مورد حسابرسی تغییر خواهد کرد. استفاده از بلاک چین حسابداری اگر در بلند مدت اعمال شود، تهدیدات دیگری نیز به همراه دارد. آنها در حال تغییر وظایف حسابداران، مشکل محرمانه بودن اطلاعات برای شرکت ها و افزایش دشواری مقررات هستند. فناوری بلاک چین میتواند خودکارسازی شناسایی، اندازهگیری، ارائه و افشا را محقق کند که در بلندمدت جایگزین موقعیت حسابداران مالی سنتی شود. این کار مشاغل سنتی حسابداری مانند ثبت و تهیه صورت های مالی را کاهش می دهد، اما مشاغل بیشتری را برای اطمینان از صحت اسناد منبع و منطقی بودن قراردادهای هوشمند ایجاد می کند و این یک چالش جدید برای حسابداران است.
علاوه بر این، مشکل محرمانه بودن اطلاعات، در کوتاه مدت، تنها بر مقدار اطلاعاتی که شرکتها به طور داوطلبانه در بلاک چین افشا میکنند، تأثیر میگذارد، اما در بلندمدت، تغییر اساسی در اتوماسیون تولید صورتهای مالی تا حد زیادی هزینههای اختصاصی را افزایش میدهد و شرکتها، که احتمالاً مانعی برای برنامه خواهند شد. همچنین مشکل افزایش دشواری مقررات وجود دارد. با تنوع و ناشناس بودن گره ها، سفته بازان می توانند از حق استخراج برای قرار دادن اطلاعات “مفید” برای به دست آوردن سودهای یکبار استفاده کنند. حتی اطلاعات نادرست را می توان به سرعت کشف کرد، یافتن گمانه زنی که اطلاعات نادرست را ارسال می کند دشوار است. علاوه بر این، وجود “حمله ۵۱٪” نیز دشواری تنظیم را افزایش می دهد. اگرچه داشتن بیش از ۵۱ درصد قدرت محاسباتی بلاک چین دشوار است، اما احتمال تبانی وجود دارد. اگر این اتفاق بیفتد، تنظیمکنندهها نمیتوانند این عمل را مهار کنند. یکی از راه حل های ممکن استفاده از بلاک چین مجاز به جای بلاک چین عمومی است. ایده اصلی بلاک چین مجاز این است که یک سازمان مرکزی کنترل کند که حق خواندن و یا نوشتن اطلاعات جدید در بلاک چین را دارد. این میتواند تا حدی مشکل محرمانه بودن اطلاعات و افزایش دشواری مقررات را حل کند. با این حال، ویژگی های اساسی فناوری بلاک چین را که غیر متمرکز و تغییر ناپذیر هستند، تضعیف می کند.
نتیجه
این مقاله تأثیر احتمالی فناوری بلاک چین بر حسابداری مالی را روشن می کند. با توجه به اینکه فناوری در مرحله آزمایشی قرار دارد، کاربرد فناوری بلاک چین در حسابداری مالی پیشرو خواهد بود. در کوتاهمدت، فناوری بلاک چین میتواند به عنوان پلتفرمی برای شرکتها برای افشای داوطلبانه اطلاعات مورد استفاده قرار گیرد، که نشانه با کیفیت است که شرکتها را قادر میسازد تا مشکل اعتماد را با سرمایهگذاران حل کنند.
در درازمدت، این برنامه میتواند تاثیر فوقالعادهای بر حسابداری مالی داشته باشد. این می تواند به طور موثر خطاهای موجود در افشا و مدیریت سود را کاهش داده و تا حد زیادی کیفیت اطلاعات حسابداری را افزایش دهد و مشکل عدم تقارن اطلاعات را کاهش دهد. تهدیدی که این برنامه ایجاد می کند این است که شرکتها می توانند روی داده های خام تقلب کنند، اما این مشکل می تواند با حسابرسی کاهش یابد.
تمرکز حسابرسی مستقل از جلوگیری از جعل در حسابداری به تجزیه و تحلیل منطقی و صحت عملیات تجاری تغییر خواهد کرد. علاوه بر این، وظیفه حسابداران مالی از ثبت تراکنش ها و تهیه صورت های مالی به اطمینان از صحت اسناد منبع و منطقی بودن قراردادهای هوشمند مورد استفاده در بلاک چین تغییر خواهد کرد. تهدیدهای دیگر از جمله محرمانه بودن اطلاعات شرکتها و افزایش دشواری مقررات می تواند مانعی برای برنامه باشد. یکی از راه حلهای ممکن برای حل این مشکلات استفاده از بلاک چین کنسرسیوم به جای بلاک چین عمومی است، اما به همین ترتیب ویژگی های اساسی فناوری بلاک چین را تضعیف می کند. به طور کلی، کاربرد بلاک چین در حسابداری مالی فرصت ها و تهدیدهایی دارد و هنگامی که فناوری به اندازه کافی بالغ شد، احتمالاً تغییرات اساسی در حسابداری مالی و حسابرسی حتی کل بازارهای مالی ایجاد خواهد کرد.
[1] مقدار هش مجموعه ای با طول ثابت از اعداد و حروف است که توسط توابع رمزنگاری برای تمام اطلاعات موجود در سربرگ بلوک تولید می شود. از آنجایی که اطلاعات موجود در هر بلوک اساسا منحصر به فرد است، مقدار هش هر بلوک نیز منحصر به فرد است.
[2] عدد نانس (Nonce) مخفف عبارت «عدد یکبار مصرف» است که در زمینه استخراج ارز دیجیتال به کار می رود. شاید برای شما نیز این سوال مطرح شود که عدد نانس در بلاک چین چیست؟ عدد نانس عددی است که به یک بلوک هش شده یا رمزگذاری شده در یک بلاک چین اضافه می شود که وقتی دوباره هش می شود، محدودیتهای سطح دشواری را برآورده می کند. نانس عددی است که استخراج کنندگان بلاک چین در حال حل آن هستند. هنگامی که راه حل پیدا شد، به استخراج کنندگان بلاک چین، ارز دیجیتال ارائه می شود.
[3] درخت مرکل (Merkle) یک ساختار داده ریاضی است که از هش بلاک های مختلف داده تشکیل شده است. و به عنوان خلاصه ای از کلیه تراکنش های یک بلاک عمل می کند. همچنین امکان تأیید کارآمد و ایمن محتوا را در مجموعه وسیعی از داده ها فراهم می کند.
[4] اثبات کار (Proof of work) یکی از متداول ترین مکانیسم های اجماع مورد استفاده برای استخراج است. مزیت PoW این است که می تواند قابلیت اطمینان و تغییرناپذیری اطلاعات را تضمین کند. عیب آن این است که تا حد زیادی برق مصرف می کند. یکی دیگر از مکانیسم های اجماع مهم، اثبات سهام (PoS) است که از سهم گره ها از سهام به عنوان مبنایی برای استخراج استفاده می کند. در مقایسه با PoW، PoS نیازی به رقابت هر گره برای محاسبه nonce ندارد، که می تواند در مصرف انرژی صرفه جویی کند. با این حال، نقطه ضعف این است که اطمینان از قابلیت اطمینان و تغییرناپذیری اطلاعات مشکل است. مزیت PoW این است که می تواند قابلیت اطمینان و تغییرناپذیری اطلاعات را تضمین کند. عیب آن این است که تا حد زیادی مصرف می کند. برق یکی دیگر از مکانیسم های اجماع مهم، اثبات سهام (PoS) است که از سهم گره ها از سهام به عنوان مبنایی برای استخراج استفاده می کند. در مقایسه با PoW، PoS نیازی به رقابت هر گره برای محاسبه nonce ندارد، که می تواند در مصرف انرژی صرفه جویی کند. با این حال، نقطه ضعف آن این است که اطمینان از قابلیت اطمینان و تغییرناپذیری اطلاعات دشوار است.
[5] Dig
[6] Listed companies
[7] post
[8] mining
[9] regulators
[10] timely
[11] aggregate