February 25, 2022
مدیریت مخارج مربوط به مواردی مانند لوازم اداری، مبلمان و خدمات حرفه ای می تواند به جبران تورم کمک کند.
نوسانات، کمبود ظرفیت، اختلالات حمل و نقل، و عرضه کالاها، منشاء تورم بالا بوده است. افزایش دستمزدها خیلی عقب نیافتاده است، زیرا کسب و کارها تلاش کردند تا زمانی که همه گیری کاهش یابد، کارگران را به دور بودن از موضوع تشویق نمایند. اما تورم اکنون به کالاها، مواد و خدماتی سرایت کرده است که مستقیماً در ساخت یک محصول یا خدمات گنجانده نشده اند. بخش هایی مانند خدمات مخابراتی، حقوقی و مالی که قیمت های خود را برای مشتریان تجارییشان افزایش می دهند.
کنت ماهونی، معاون اجرایی آمریکای شمالی برای پروکسیما ، میگوید: “یکی از چیزهایی که ما متوجه شدیم این است که ارائهدهندگان خدمات به طور یکسان تلاش میکنند تا نرخها را افزایش دهند، حتی اگر آنها لزوماً به کارکنان خود مطابق با تورم مزد ندهند.”
متأسفانه، خریداران این کالاها و خدمات نمیتوانند به طور مستمر هزینههای بیشتری را به مشتریان خود منتقل کنند، زیرا در برخی مواقع، مشتریان عقبنشینی میکنند. کارل باخمن، رئیس Smashburger به یاهو مالی گفت: “شما باید سختتر کار کنید… برای مبارزه با تورم، زیرا جایی وجود دارد که مردم پولی نمیپردازند”.
مدیران مالی شروع به توجه بیشتر به این هزینه های غیرمستقیم مانند لوازم اداری، فرم های چاپی، مبلمان، خدمات حرفه ای و سخت افزار کرده اند. ماهونی گفت که کسب و کارها باید به نحوه تخصیص منابع داخلی فکر کنند و آنها باید انرژی، زمان و استعداد خود را روی چیزهایی متمرکز کنند که مزیت رقابتی ایجاد مینماید.
در زیر چهار نکته توسط ماهونی برای مدیران ارشد مالی که قصد دارند مخارج غیرمستقیم را با دقت بیشتری مدیریت کنند، ارائه شده است.
- کنترل هزینه های غیر مستقیم آسان نیست.
شرکت ها معمولاً می توانند تقریباً همه هزینه های مستقیم خود را به راحتی در یک سیستم نرم افزاری قرار دهند و فقط به دلیل ماهیت هزینه همه کارمندان از آن پیروی کنند. از آنجایی که انواع مختلفی از مخارج غیرمستقیم وجود دارد و تامین کنندگان بیشتری برای تعامل وجود دارد، با این حال، کنترل رفتار خرید از لحاظ تاریخی دشوار است. ماهونی گفت، بنابراین، حتی در یک بازار تورمی،”هنوز فرصت فوقالعادهای برای بهینهسازی بخش [غیر مستقیم] هزینهها وجود دارد”. علاوه بر این، حتی یک درصد متوسط کاهش هزینههای غیرمستقیم برای شرکتهایی با حاشیههای کم باعث بهبود درآمد میشود.
- مدیریت هزینه های غیرمستقیم به صورت متمرکز.
مدیر مالی باید بر روی هر کارگری که با تأمینکنندگان خارجی معامله میکند، تغییر رفتار دهد. یک برنامه نیاز به تعیین آستانه ها، ایجاد کانال های خرید (هدایت خریدها به تامین کنندگان مناسب) و مذاکره مجدد در مورد نرخ های تامین کننده بهتر دارد. بدون مشارکت گسترده در سراسر شرکت، کارکنان همچنان ممکن است خارج از خطمشیهای خرید و قراردادهای تامینکننده خرید کنند. ماهونی افزود: “یک تابع منبع یابی می گوید: ” ما 100 میلیون دلار در سال جاری پس انداز کردیم”، اما مدیر مالی نمی تواند تآثیر این پس انداز را در سود و زیان مشاهده نماید. او گفت که این معمولاً به این دلیل است که شرکت تصمیم گرفته برای مدیریت هزینههای غیرمستقیم رویکردی غیرمستقیم اتخاذ کند. او گفت
بدون مشارکت گسترده در سراسر شرکت، کارکنان همچنان ممکن است خارج از خطمشیهای خرید و قراردادهای تامینکننده خرید کنند.
- کاهش مصرف.
به جای کاهش هزینه، شرکتها بیشتر باید کاهش مصرف را در نظر بگیرند – یک بررسی تجاری عمیق از نحوه خرج کردن منابع مالی. ماهونی گفت که فشارهای تورمی را می توان از طریق کاهش تقاضا متعادل کرد. چنین برنامه هایی می توانند به جلوگیری از پرداخت هزینه خدماتی که ارائه نمی شوند کمک کنند.
- برنامه ریزی برای دگرگونی بهای تمام شده
ماهونی گفت که با توجه به تورم قیمت، شرکت ها در حال بررسی گزینه های خود برای دگرگونی بهای تمام شده هستند. تحول هزینه در مورد ساده سازی و تمرکز مجدد سازمان است. این شامل تجزیه و تحلیل از اول تا آخر هر اقدامی است که توسط یک شرکت انجام می شود و تصمیم می گیریم: آیا این چیزی است که باید بسازیم؟ آیا این چیزی است که ما باید در داخل ارائه دهیم، یا خرید یا برون سپاری به یک تامین کننده خارجی منطقی تر است؟ آیا باید سعی کنیم این فعالیت را خودکار کنیم؟