خلاصه تئوری محدودیت ها (TOC)


نظریه محدودیت ها روشی برای شناسایی مهم ترین عامل محدود کننده (یعنی محدودیت) است که در راه دستیابی به یک هدف قرار می گیرد و سپس به طور سیستماتیک آن محدودیت را بهبود می بخشد تا زمانی که دیگر عامل محدود کننده نباشد. در تولید، محدودیت اغلب به عنوان یک گلوگاه شناخته می شود.

تاریخچه

تئوری محدودیت ها یک فلسفه مدیریت کلی است که توسط دکتر گلدرات با کتاب زنجیره بحرانی خود که در سال 1997 منتشر شد، معرفی نمود. تئوري محدودیتها یکی از رهیافتهاي نوین در زمینه بهبود مستمر میباشد که برای کمک به سازمان ها در دستیابی مستمر به اهدافشان تنظیم شده است. شاید بتوان پایه و اساس این تئوري را در یک جمله اینگونه بیان کرد:” محدودیتهاي هر سیستم، عملکرد آن سیستم را تعیین میکنند”. نقطه آغازین شکل گیري تئوري محدودیت درخواست ساده در سال 1970 بود. در این سال همسایه دکتر الیا گلدرات که صاحب کارخانه تولیدکننده قفس جوجه بود، از گلدرات به عنوان یک فیزیکدان درخواست کرد تا وي را در افزایش تولید کمک کند . گلدرات  از طریق ارائه برنامه‌ای  براي تولید در دوره‌ای  کوتاه مدت بازده کارخانه را سه برابر کرد . پس از آن، در اوایل دهه  1980 گلدرات راه حل خود را با نام “برنامه بهینه کردن فناوري تولید” از طریق ارائه مقاله‌ای در یک کنفرانس بین المللی در آمریکا معرفی نمود.

منتشرکننده قبلی مفهوم مشابهی، ولفگانگ میوس در آلمان بود که در مورد نظریه مدیریت قدرت گرا (Machtorientierte Führungstheorie، 1963) و پس از آن سیستم انرژی-کیبرنتیک خود (EKS، 1971)، که بعدها به Engpasskonzentrierte Strategie-fottle (Bottlene) تغییر نام داد، در آلمان بود. به عنوان یک نظریه پیشرفته تر از تنگناها. انتشارات ولفگانگ میوس از طریق FAZ Verlag، انتشارات روزنامه آلمانی فرانکفورتر آلگماینه سایتونگ به بازار عرضه می شود. با این حال، پارادایم نظریه محدودیت ها برای اولین بار توسط گلدرات استفاده شد.

فرض کلیدی

فرض اساسی تئوری محدودیت ها این است که سازمان ها را می توان با تغییرات در سه معیار، اندازه گیری و کنترل کرد: توان عملیاتی، هزینه عملیاتی و موجودی.

موجودی تمام پولی است که سیستم برای خرید چیزهایی که قصد فروش آنها را دارد سرمایه گذاری کرده است.

هزینه عملیاتی تمام پولی است که سیستم برای تبدیل موجودی به توان عملیاتی خرج می کند.

توان عملیاتی نرخی است که سیستم با آن از طریق فروش، ثروت تولید میکند. قبل از رسیدن به خود هدف، ابتدا باید شرایط لازم برآورده شود. اینها معمولاً شامل ایمنی، کیفیت، تعهدات قانونی و غیره است. برای اکثر مشاغل، هدف خود کسب سود است. با این حال، برای بسیاری از سازمان ها و مشاغل غیر انتفاعی، کسب درآمد شرط لازم برای پیگیری هدف است. خواه این هدف باشد یا یک شرط ضروری، درک چگونگی اتخاذ تصمیمات مالی صحیح بر اساس توان عملیاتی، موجودی کالا و هزینه عملیاتی یک نیاز حیاتی است.

پنج مرحله تمرکز

نظریه محدودیت ها بر این فرض استوار است که میزان دستیابی به هدف توسط یک سیستم هدف گرا (یعنی توان عملیاتی سیستم) حداقل با یک محدودیت رو به رو است.

استدلال توسط  reductio و absurdum به شرح زیر است:

اگر هیچ چیزی مانع از دستیابی یک سیستم به توان عملیاتی بالاتر (یعنی واحدهای هدف بیشتر در یک واحد زمان) نمی شد، توان عملیاتی آن بی نهایت خواهد بود – که در یک سیستم واقعی غیرممکن است.

تنها با افزایش جریان از طریق محدودیت می توان توان کلی را افزایش داد.

با فرض اینکه هدف یک سیستم بیان شده و اندازه گیری های آن تعریف شده است، مراحل به شرح زیر است:

  • محدودیت(های) سیستم را شناسایی کنید.
  • تصمیم بگیرید که چگونه از محدودیت(های) سیستم بهره برداری کنید.
  • هر چیز دیگری را تابع تصمیم فوق قرار دهید.
  • محدودیت (های) سیستم را افزایش دهید.
  • هشدار! اگر در مراحل قبلی یک محدودیت شکسته شده است، به مرحله 1 برگردید، اما اجازه ندهید سکون باعث محدودیت یک سیستم شود.

هدف یک سازمان تجاری این است: “در حال حاضر و در آینده ثروت بیشتری به دست آورید” و اندازه گیریهای آن توسط حسابداری عملیاتی به صورت: توان عملیاتی، موجودی و هزینه های عملیاتی ارائه می شود.

هدف این پنج مرحله تمرکز حصول اطمینان از تمرکز تلاش‌های بهبود مستمر بر روی محدودیت‌های سازمان است. در ادبیات تئوری محدودیت ها ، از این به عنوان فرآیند بهبود مستمر یاد می شود.

این مراحل تمرکز، گام های کلیدی برای توسعه برنامه های کاربردی خاص ذکر شده در زیر است.

محدودیت

محدودیت هر چیزی است که سیستم را از دستیابی به هدف باز می‌دارد. راه‌های زیادی وجود دارد که محدودیت‌ها می‌توانند نشان داده شوند، اما یک اصل اساسی در تئوری محدودیتها این است که ده‌ها یا صدها محدودیت وجود ندارد بلکه در هر سیستمی حداقل یک، اما حداکثر تعداد کمی محدودیت وجود دارد. محدودیت ها می توانند داخلی یا خارجی برای سیستم باشند. یک محدودیت داخلی زمانی مشهود است که بازار بیش از آنچه که می تواند ارائه دهد از سیستم تقاضا می کند. اگر چنین است، تمرکز سازمان باید بر کشف آن محدودیت و دنبال کردن پنج مرحله تمرکز برای باز کردن آن (و حذف احتمالی آن) باشد. محدودیت خارجی زمانی وجود دارد که سیستم بتواند بیش از آنچه بازار تحمل می کند تولید کند. در این صورت، سازمان باید بر ساز و کارهایی برای ایجاد تقاضای بیشتر برای محصولات یا خدمات خود تمرکز کند.

انواع محدودیت های (داخلی)

  • تجهیزات: روش و شیوه‌ای استفاده از تجهیزات، توانایی سیستم را برای تولید کالاها یا خدمات قابل فروش بیشتر محدود می کند.
  • افراد: نبود افراد ماهر سیستم را محدود می کند. مدل‌های ذهنی که افراد در اختیار دارند می‌توانند باعث رفتاری شوند که به یک محدودیت تبدیل می‌شود.
  • خط مشی: یک خط مشی مکتوب یا نانوشته از ایجاد بیشتر سیستم جلوگیری می کند.

مفهوم محدودیت در تئوری محدودیت ها مشابه است اما با محدودیتی که در بهینه سازی ریاضی نشان می‌دهد متفاوت است. در تئوری محدودیت ها ، محدودیت به عنوان مکانیزم تمرکز برای مدیریت سیستم استفاده می‌شود. در بهینه سازی، محدودیت در عبارات ریاضی نوشته می شود تا دامنه راه حل را محدود کند مثلاً (X نمی‌تواند بزرگتر از 5 باشد). توجه داشته باشید: سازمان‌ها با تجهیزات، افراد، خط‌مشی‌ها و غیره مشکلات زیادی دارند (تخریب فقط همین است – خرابی – و محدودیتی به معنای واقعی مفهوم تئوری محدودیت ها نیست). محدودیت عامل محدود کننده ای است که از دستیابی سازمان به توان عملیاتی بیشتر (معمولاً درآمد از طریق فروش) جلوگیری می کند حتی زمانی که هیچ مشکلی پیش رو نیست.

[1]  theory of constraints

Check Also

پدر حسابداری بها

Richard F. Taylor جروم لی نیکلسون[1] در سال 1862 به دنیا آمد، اغلب او را …

قالب وردپرس وردپرس متخصص وردپرس متخصص ووکامرس افزونه وردپرس کابین وردپرس