پدر حسابداری بها

Richard F. Taylor

جروم لی نیکلسون[1] در سال 1862 به دنیا آمد، اغلب او را “پدر حسابداری بها” می‌نامند، او در سال 1889 به نام خود وارد فعالیت حرفه‌ای حسابداری در نیویورک شد. نام شرکت بعداً به J. Lee Nicholson and Company تغییر داد. تخصص شرکت نیکلسون در تدوین سیستم‌های بها و رویه‌ها برای سازمان‌های تولیدی بود. این شرکت به مدت سی و پنج سال پایگاه عملیات او برای دستیابی به هدف شخصی خود در حسابداری بود. جامعه تجاری و حرفه حسابداری که “حسابداری بهای تمام شده شاید اساسی ترین پیشنهاد در تمام تولیدات باشد.” آقای نیکلسون قاطعانه بر این باور بود که هیچ تولید کننده عاقلی بدون اطلاعات بهای کافی تلاش نمی‌کند که محصول خود را به بازار عرضه نماید. او زندگی خود را وقف این موضوع نمود و در این فرآیند، شاید بیش از هر فرد دیگری، تأثیر عمیقی بر عملکرد حسابداری بهای تمام شده در آمریکا داشت.

لی نیکلسون پس از پایان تحصیلات مشترک در مدرسه و کالج تجاری به عنوان یک کارمند اداری برای شرکت کیستون بریج شروع به کار کرد. او به سرعت به بخش مهندسی ارتقا یافت، جایی که یکی از مسئولیت‌هایش تهیه برنامه‌هایی برای سرکارگر و سرپرست شرکت بود. در این بخش بود که آقای نیکلسون علاقه خود را به حسابداری بها نشان داد. این یک تصادف خوش یوم بود که آقای نیکلسون در سنین پایین مجبور به تامین مخارج زندگی خود شد، شغلی در بخشی پیدا کرد که در آن زمان در تدوین حسابداری و مدیریت فروشگاه، مسئول تخمین هزینه تولید بود.

در حالی که در شرکت کیستون بریج مشغول به کار بود، نیکلسون در اوقات فراغت خود حسابداری می‌خواند.

در سال 1884، او یک موقعیت حسابداری را در شرکت راه آهن پنسیلوانیا پذیرفت که در آن وظایف او شامل تعیین هزینه آب مصرفی در مناقصه های لوکو انگیزه سیستم راه آهن پنسیلوانیا بود.

علاوه بر فعالیت حسابداری عمومی و مشاوره صنعتی، جی. لی نیکلسون به عنوان یک مربی، نویسنده، عضو فعال و رهبر دفاتر حسابداری و به عنوان افسر ارتش در بخش ارتش در طول جنگ جهانی اول کمک‌های قابل توجهی نمود. در زمینه آموزش، آقای نیکلسون در سال 1911 به عنوان مدرس حسابداری بها در دانشگاه نیویورک و به عنوان مدرس حسابداری بها در دانشگاه کلمبیا از 1912-1917 خدمت کرد. او در سال 1920 مؤسسه حسابداری بهای تمام شده جی. لی نیکلسون را در شیکاگو تأسیس کرد که ظاهراً تنها مدرسه شناخته شده در این کشور تا آن زمان بود که منحصراً به آموزش حسابداری بهای تمام شده اختصاص داشت.

به عنوان یک نویسنده نیکلسون در مجلات تجاری مقالات متعددی را در توضیح پیچیدگی های حسابداری هزینه منتشر کرد.

عمده‌ترین دستاوردهای مکتوب او سه کتاب او بود که به طور گسترده به عنوان کتاب درسی در مدارس و به عنوان آثار مرجع در جامعه تجاری مورد استفاده قرار گرفت. نیکلسون در کتاب سازماندهی کارخانه و هزینه‌ها، که در سال 1909 منتشر شد، برای اولین بار یک رویکرد یکپارچه از “سیستم برآورد بها” ارائه کرد. بررسی این نشریه در مجله حسابداری در سال 1909 نشان می‌دهد که این اثر در آن زمان به رسمیت شناخته شده است.

اولین رساله آمریکایی در مورد حسابداری بهای تمام شده، که به این موضوع از دیدگاه یک حسابدار می‌پردازد. نویسنده، اگرچه در برخورد با اصول مهم حسابداری و موضوع مورد استفاده، پیش قدم است، اما کتاب را به زبانی روشن و غیر فنی نوشته است. در حالی که ممکن است این سوال مطرح شود که آیا نویسنده در تهیه کتاب درسی برای دانش آموزان موفق بوده است، او بدون شک به هدف اصلی خود دست یافته، یعنی ارائه یک رساله کامل به تولیدکنندگان در مورد موضوعی که به آن علاقه حیاتی دارد و همچنین ارائه یک کار مرجع ارزشمند به حسابداران حرفه‌ای و متخصصان بهای تمام شده.

هنگامی که نیکلسون دومین کتاب خود را با نام تئوری و عمل حسابداری بها در سال 1913 منتشر کرد، از همان روش‌ها برای تعیین موجودی‌ها، برآورد هزینه و تجزیه و تحلیل هزینه‌های فروش استفاده کرد، اما روش تأیید خود را تغییر داد. این کتاب احتمالاً نتایج تجربیات تدریس او در دانشگاه های نیویورک و کلمبیا بوده است. جالب است بدانید که آقای نیکلسون همچنین در این کتاب روشی را برای برآورد هزینه فروش با قیمت‌های فعلی توصیه می‌کند که همان روش لایفو[2] است.

سومین کتاب نیکلسون که با روهربک در سال 1919 منتشر شد، بسیاری از اصول حسابداری بهای تمام شده قبلی نیکلسون را تکرار می‌کند، اما مفاهیم جدیدی را با توجه به براورد بها شامل می‌شود.

در سال‌های جنگ آقای نیکلسون ابتدا در کمیسیون تجارت فدرال و سپس در اداره مهمات خدمت کرد، جایی که او به عنوان سرگرد انتخاب شد، عنوانی که تا زمان مرگش حفظ کرد. اعتبار او به دلیل دانش گسترده‌اش در مورد هزینه‌ها، کمک به پاکسازی قراردادهای درهم ‌تنیده به اضافه محاسبه هزینه‌های طی جنگ بوده است.

سرگرد نیکلسون همیشه در زمینه حسابداری فعال بود. او بیش از بیست سال عضو انجمن حسابداران رسمی ایالت نیویورک بود و چندین سال به عنوان معاون اول آن خدمت کرد. او زمانی عضو انجمن حسابداران عمومی آمریکا بود و در زمان مرگش یکی از اعضای موسسه حسابداران آمریکا بوده است.

قبل از جنگ جهانی اول، سرگرد نیکلسون پیشنهاد کرد که انجمنی از افراد علاقه مند به تکنیک‌های بهایابی تشکیل شود. در سال 1919 او کنفرانسی را برای 13 و 14 اکتبر در بوفالو به منظور بررسی امکان سازماندهی انجمن مستقل حسابداران بها فراخواند. سی و شش مرد و یک زن در این کنفرانس شرکت کردند. علاوه بر افراد حاضر، 51 درخواست توسط مردانی ارائه شد که نتوانستند حضور داشته باشند و مایل به ثبت نام به عنوان اعضای منشور بودند، به طوری که تعداد کل اعضای منشور انجمن 88 نفر شد. سرگرد نیکلسون به عنوان رئیس موقت جلسه انتخاب و بعدها با تشکیل انجمن ملی حسابداران بها به عنوان اولین رئیس انتخاب شد.

وی در سخنانی پیش از این نشست گفت: من به اندازه کافی خوشبین هستم و معتقدم این سازمان یکی از بزرگترین و موفق‌ترین تشکل‌های این نوع در کشور خواهد شد، به ویژه به دلیل نیاز شدید به گسترش دانش حسابداری بهای تمام شده. در اولین کنوانسیون سالانه انجمن ملی حسابداران هزینه که در 23 تا 25 سپتامبر 1920 در آتلانتیک سیتی برگزار شد، 2000 درخواست برای عضویت دریافت شد. رشد متعاقب انجمن ملی حسابداران، گواه زیادی بر توانایی سرگرد جی. لی نیکلسون، مردی با اعتقادات قوی، در تشخیص نیاز به یک سازمان ملی برای ترویج اصول حسابداری بهای تمام شده است.

سرگرد نیکلسون به طور ناگهانی در 2 نوامبر 1924 در کالیفرنیا درگذشت. حتی زمانی که این حسابدار مصمم بود، حسابداری مدیریت را ارتقا دهد. او به دلیل نارسایی سلامتی به کالیفرنیا نقل مکان کرده بود، اما در عوض، یک شرکت مشاوره مهندسی صنعتی در لس آنجلس افتتاح کرد و در حال افتتاح یک شرکت دیگر در سانفرانسیسکو بود که به‌ طور مرگباری آسیب دید.

امروز، انجمن ملی حسابداران(کلمه بها در سال 1957 حذف شد) به کار خود برای توسعه اطلاعات در مورد حسابداری مدیریت، ترویج بحث و تبادل نظر بین همه اعضا، تشویق آشنایی و مشارکت بین اعضا و افراد علاقه‌مند به امور حسابداری مدیریت ادامه می‌دهد. سرگرد جروم لی نیکلسون – رومی قدیم – همانطور که گاهی اوقات او را می نامیدند، آنچه را که در نظر داشت انجام داد و همه ما را متقاعد کرد که “حسابداری بهای تمام شده شاید اساسی‌ترین پیشنهاد در تمام مرزهای تولید باشد و فرصت کافی را به مدیران داد تا خودشان را بیان کنند. هر گزارش دارای دو بخش اساسی بود: یکی برای گزارش پول و تغییرات پول، یکی برای گزارش مقادیر و تغییرات در مقادیر دارایی شامل: موجودی‌ها، ساختمان‌ها و سایر دارایی‌ها. اینها سایه‌های سرمایه در گردش بودند!

طول گزارش ها متفاوت بود. برخی از مدیران بخش‌ها اختصار نویس بودند و گزارش‌های آنها یک یا دو صفحه را پر می‌کرد. دیگران بر روی توضیحات خود تلاش می‌کردند و صفحه به صفحه را پر می‌نمودند.

ساختار اصلی گزارش نقدی به این صورت بود: موجودی نقدی در شروع دوره، گزارش دریافت‌ها، گزارش هزینه‌ها و مانده موجود در پایان دوره. از آنجایی که حسابهای دریافتی و مطالبات پرداختنی نیز گزارش شده بود، ما شاهد یک حسابداری در پایه نقدی تعهدی اولیه هستیم. درآمدهایی که باید توسط منبع گزارش می‌شد، در واقع، معمولاً دریافتی از همه منابع بود: از فروش بخش‌ها، هدایا و از منابع دیگر.

«هزینه‌ها» مخارج واقعاً به چند دسته تقسیم می‌شد: ضروری و غیرضروری. هزینه‌های عملیاتی اولیه این بخش، مخارجی بود که معمولاً در فهرست هزینه‌های «ضروری» قرار می‌گرفت، اگرچه متوجه شدیم که برخی از هزینه‌های سرمایه‌ای – ساخت ساختمان‌های جدید یا توسعه قدیمی، ساختمان‌ها، انبارها و سدها نیز در فهرست هزینه‌ها قرار می‌گیرند.

دسته دوم هزینه‌ها، هزینه‌های غیرضروری، شامل موارد زیادی است که امروزه آنها را «سربار» می‌نامیم. در این دسته اخیر، راهبان را می یابیم که موارد عجیب و غریبی را گزارش می‌کنند که بازتاب دهنده زندگی اجتماعی و فرهنگی زمانه و همچنین برخی از احساسات شخصی راهبان است. برای مثال، چندین راهب مبالغی را که به راهب برای کمک به پرداخت هزینه‌های سفر در هنگام ملاقات‌های گاه به گاه پرداخت می‌شد، به عنوان هزینه غیرضروری گزارش کردند. نگرش آن راهبان با بسیاری از مذهبی‌های قرن بیستم که احساس می‌کنند پول و زمان زیادی در سفر توسط همتایان آنها در قرن سیزدهم هدر می‌رود، تفاوت چندانی ندارد. یک راهب آنچه را که به نظر می رسد رشوه به دادگاه کلیسایی پرداخت شده است غیرضروری گزارش کرد، زیرا احتمالاً احساس می کرد که راهبان باید روحیه ایمان بیشتری داشته باشند، اعتماد بیشتری به خدا داشته باشند تا به جای پرداختن به یک تصمیم مطلوب، دعا کنند.

سایر مواردی که به عنوان غیر ضروری ذکر شده‌اند مانند هزینه غذا دادن به سگ‌های لیدی النور(الینور کاستیل که ملکه ادوارد سوم شد)، سرگرمی پادشاه ویا اعضای دربار پادشاه، پذیرایی از روحانیون، سلسله مراتب و دیگر مقامات اجتماعی بود.

تمام گزارش‌های دپارتمان، که از نظر کمیت جزئیات متفاوت بود، به صومعه‌ای فرستاده می‌شد که خزانه‌دار یا جانشین او، مجموع گزارش‌ها را جمع‌آوری می‌کرد. بدیهی است که کارمندان در بخش‌های مختلف، همه به یک اندازه در محاسبات مسلط نبودند، زیرا مجموع آنها همیشه با مجموع قطعات برابر نیست. وضعیت صومعه و عملیات آن توسط شورای صومعه (گروهی مشابه کمیته اجرایی امروزی ما) به «فصل عمومی» آن (هیئت تقریباً مشابه هیئت مدیره در شرکت امروزی) گزارش می‌شدند.

به طور خلاصه: مفاهیم جریان وجوه، حسابداری مبتنی بر تعهدی، عملیات بخش، هزینه‌های استاندارد، مجموعه‌ای از حساب‌ها، یک سیستم یکنواخت، اصول حسابداری دیکته شده (اگر لزوماً پذیرفته نشود)، عملیات شعبه، حتی یک سیستم دو طرفه، همه اینها حداقل از 700 سال پیش وجود داشتند.

اگر استعداد صبور بودن دارید، کتاب حساب نوشته ابی بیولیو را که توسط انجمن سلطنتی تاریخ لندن منتشر شده است بخوانید. همانطور که به زبان لاتین محاوره ای نوشته شده ، ترکیبی از لاتین کلاسیک، لاتینی شده آنگلوساکسون و فرانسوی قدیمی و خسته کننده و دشوار است. با این حال، حتی ترجمه‌ای خشن از کتاب جذابیتی و طنزی را به همراه دارد.


[1] Jerome Lee Nicholson

[2] Last In First Out (LIFO)

Check Also

مقاله : تجزیه و تحلیل تصمیم سرمایه گذاری در سیستم‌های تولیدی ماژولار[1] درون چارچوب تفکر انتقادی

Mohamed E. Bayou and Thomas Jeffries چکیده عدم وجود مرحله استدلال در تحلیل تصمیم سرمایه …

قالب وردپرس وردپرس متخصص وردپرس متخصص ووکامرس افزونه وردپرس کابین وردپرس